خوبم.از محبت های دوستای گلم خصوصا دو تا فاطمه ی عزیز خیلی بهترم.فاطمه گلی جان، بنفش جان نگرانتون کردم ببخشید.

امروز صبح تا بانک پیاده رفتم و اومدم.یه سری خرت و پرت نظیر خمیر دندون و بستنی و ژله خریدم بهتر شدم:-D

مامانم میگه باز خوش بحالت با خرید بهتر میشی! 

نمیدونه یه عالمه مرغ و خروسو دیدم که با خوشحالی از در یه خونه نزدیک پارک دویدن بیرون و رفتن سمت پارک با اشتیاق! خعلی صحنه باحالی بود.

هنوز دعا لازمما;-)