گوش شنوای خودم

وااای خواهر

حالا دعامون در کدوم جهت باشه؟

آمیییین

به دل ماریاجان

الان خواستی بگی خواستگار داری اونم از نوع خوبش؟؟

چرا؟؟ چرا فخر میفروشی؟؟!

جدی جدی همه دارن میان اینور؟؟

قربون کمالاتت که انقد به فکر مایی

همون.یه ماریا که بیشتر نداریم.:))))

آمین به صلاح ت

ای بابا خب تو که نمیخوای چرا میگی زنگ بزنن خب :)))) ولش کن بابا این داستانا رو. این خانواده ها تا یه چیزی میشه سریع ذوق زده میشن بعد اگه جدی بشه ناراحت میشن و خلاصه معلوم نیس چی به چیه :))) بهترین کاری که دخترا میتونن بکنن اینه که هیچ کاری نکنن و فقط نظاره گر باشن :دی

ماریا جون ممنون بابتِ عکس ..

عزیزم پستِ جدید گذاشتم برو بخون و انجامش بده .. اونوخت شکلِ اصلی هدر رو میبینی :)

نزدیک بود کامنت ِ تولد سایت و عروسیت با هم یکی بشه ها : ))
ســـــلام : )
مبارکه اینجا ماریا : ) چه خوشگله اینجا : )

خو میگفتی بابای من بره تحقیق :)) خبرست تو این کار =))

چه ریلکس من بودم ماتم گرفته بودم

جلافت رو به کجا رسوندن این دهه هفتادى ها

تو اول علیِ منو پیدا کن بعد برو دنبال مورد خودت. بچه بد!
واقعا که جوجه راست میگه. خیلی جلافت کاری :))

ایشالااااااااااااااااااااااااااااا زودی بیادش و ببردت. البته نه اینا! هر کی که لایقته

باز مورد تو بهتر بود مربی رانندگی من خودش همچین پیشنهاد بی شرمانه ایرو داد منم قید رانندگیرو زدم رفتم با یه مربی دیگه خدا شاهد اینم دوباره همون پیشنهاد رو داد آموزشگاهم رو عوض کردم ترسیدم اگه ادامه بدم رئیس آموزشگاه که یه پیرمرد بود قصد ازدواج داشته باشه با خانوم یاد گرفتم بقیرو

آخ جون
دلم عروسی میخواد بپر دیگه دختر :)

بَه بَه!عروسی... 

چه عروسی بشی تو... :*

ولی خدایی دم عید اصن خوب نیس خواستگار بیاد!عیدو کوفتت میکنن نامردا! :D

عروس شو دیگه.ایش

من علــــــــــــــــــــــیمو می خوام خره :)))

خاک به سرم

شما کجا دارین می رین ارمانهامون چی شد?

علی کی هست دوس پسر کدوم خرس هست که دل دوست منو برده

بترسد از خشم من نکن خواهر من ارمان امام را مد نظر داشته باشید 

قضیه رانندگی مال سال 85 بود اون موقع برا خودم بر و روی داشتم قد بلند چش و ابرو مشکی مو بلوند بابام دکتر خودم کارخانه دار الان نگا نکن کوزت شدم خواهر

چرا رفتی بلاگ ماریا؟؟
چجوری بفهمیم آپ کردی خب؟؟عملا دیگه رابطمون قطع شد.یادته روزایی که توو وبلاگم میامدی چت کامنتی میکردیم؟
تمام دوستان قدیمیتو ول کردی چون دونفر رفتم بلاگ رفتی؟؟
چقدر غریب شده اینجا دیگه...
اگر شماها نمیرفتید اونایی هم که رفته بودن برمیگشتن...

---

:( خانوم سین خدا خیرت بده :(
+خوبی ماریا چون؟؟
+عروس نشیااااااااااااااااااااااااااااا
عاغا چن بار بگم مورد حاجی حیاتی تره دی: :))))))

:( من فخطِ فخط به شوخی ازت علی رو خواستم :((
ناراحت شدی؟ :'(
ماریاااااااااااااااااااا

تو روحش!
میگم همه از این آموزشگاه رانندگی "مورد" دارنا
خخخخخخخخ
تو ، من ، جوجه :)))

ای جان انشاالله زودتر عروس شی.

البته داماد همونی باشه که می خوای

:*

ولی کلا پدیده ای واسه خودش این خواستگاری. گاهی زیادی رو نروه.

عی بابا شمام که اومدین اینجا!!!!!!!!!!
(ایکون خیلی ناراحتی)

نهههههه ماریا پس ادامه مطلب این پست کجاست؟؟
من دیروز اومدم وبت نصفشو خوندم کار پیش اومد سریع رفتم به خیال خودم بقیشو سر فرصت بخونم الا اومدم نبودش....{دلم گررررریه میخاد}

فک کنم بفهمم جریان پستی که حذف کردی چی بوده!

راستش منم از رفتن شماها از بلاگفا خیلی خیلی نارحت شدم! اما خب حتما اینجوری راحت ترین.همین که باهم باشیم خیلی خوبه و این جدا شدن فاصله نندازه اصن ناراحت کننده نمیشه :)