دارم یه ریسک بزرگ میکنم
اوضاع شبیه یه چند وجهی منتظم عجیبه.با وجوه مختلف.
حس میکنم یهویی دارم عوض میشم.خیلی غریب نیست.
میفهمم هرا رو که داره بیدار میشه (o_O)
ولی انرژی کم دارم.خیلی خیلی کم دارم...
ترس بزرگی به جونم چنگ میندازه وقتی نگران میشم:" نکنه دارم تبدیل به همون شخصیتی میشم که ازش خوشم نمیاد و همیشه سعی میکردم شبیهش نباشم؟"
بزرگترین ترسم این روزا همینه... که با نگرانی و وسواس و ترس،همه ی این روزها و ساعت ها و لحظه ها و تپش ها و نفس ها رو خراب کنم...
یدونه آهنگ ِ ایضا کره ای دارم گوش میدم رپِ!
بعد پسره میخونه :" اگه زنی با حال تر از تو هم تو دنیا وجود داشته باشه من باهاش کاری ندارم ! حاضرم برات هر کاری بکنم ! دکتر ، معلم ، ماما ، پدر روحانی ... تو فقط معشوقم باش !"
خواستی لینکشو میذارم برات !
هیچی همینجوری ! این پستت رو ک خوندم عجیب به این آهنگ میومد !
خخخ : پی