به به سلام!
بر و بچ احوالاتتون خوبه؟چه خبرا نیستین؟:دی
انشالا فردا بعد از چند سال انتظار عازم مشهدم... باز بگین عطیه رفته ما رو ول کرده.در حالیکه من نرفتم و شما رو ول نکردم.بلکه رفتم ولی شما رو ول نکردم:دی
یعنی منظورم اینه که بازم یه چیز بشه اول به خودتون میگم! و وقت دعا که میرسه رفقای مجازی از جلوی چشمم دور نمیشن.انشالا سلامتونو به امام مهربون میرسونم اگه لایق باشم...
ما هنوز رو روال نیفتادیم.میترسم تا یاد بگیریم مثل آدمیزاد زندگی کنیم پیر بشیم:دی.والا!
باور کنین من درباره خودم همچین تصوری نداشتم.یعنی کلا ازدواج باعث شد هرچی درباره خودم فکر میکردم بریزه بهم.کلا قبلش فکر نمیکردم بعدش اینجوری بشه.گرچه هنوز به ثبات نرسیدم بعد این زلزله و هنوز در لرزشم! حالا باز خدا بهم رحم کرد مثلا امتحان نداشتم این وسط.یا کارای خیلی واجبم رو زمین نمونده بود..
خلاصه که بدی،بی معرفتی،نامردی،نا رفیقی، دیدین حلالم کنین... ببخشید منو دوستای گلم
انشالا نایب الزیاره هستم.مواظب خودتون باشید:)
مطمئنم صدامو شنیده
فاطمه گلیم گف ایشالا قسمتت
وایییییییییییییییییییییییییییییییییی