بله...
آخر این هفته مهمانی به مناسبت ازدواج ما تو شمال ترتیب داده شده.از طرف خانواده من و با حضور فامیل خودمون.یه مراسم به نظر خودم نامناسب از نظر زمان و کیفیت البته... گرچه مشکلی نیست و پذیرفتمش خلاف میلم.
نمیدونم این مشکل خودمه یا شرایط که نمیذاره تو این -به قول همه- بهترین روزهای زندگی فقط خوش و خرم باشم و نهایتا استرس مراسم و کارها رو داشته باشم.
دلم انگار تو قفسه.انقدر تو دلم حرفهای نگفته ام به آدمها تکرار میشه و دور میزنه که حس میکنم شلوغ شلوغه.
دلمون میخواست بریم کربلا اربعین امسال... ولی نذاشتن.قسمت نبوده.کسانی که میرن خیلی دعامون کنن.امسال خیلی دلم میخواست برم...
برام دعا کنید.یا مشکلاتم حل بشه.یا خدا یه دل خیلی خیلی گنده بهم بده...