خب خب خب...
خواب های جدیدم با حضور پررنگ پدر گرامی...
احساس میکنم یک سفر جدید رو شروع کردم تو این دو سه ماهه و اگر این سفر تموم بشه بشااااید بالاخره مشکلات درونیم با والدینم کم بشه و همین طور یک تغییر بنیادین (!) در انتظارم باشه. یه جور سفر مردانگی. یه ارتباط بیرونی با درسمم داره حس میکنم. و این دوتا یه جورایی هم زمان و دوشادوش پیش خواهند رفت و امیدوارم تموم شدن هردو رو ببینم!
نمیدونم چی میشه و معما بودنشه که جذاب و ترسناک و هیجان انگیزه..