بچه آدم رو میخ میکنه به دنیا. 
آدم رو جون ترس میکنه.
آدم رو کلا ترسوتر و وابسته تر و محتاط تر میکنه.
چون مثل اینه که عزیزترین و ارزشمندترین تکه از وجودت، بیرون از وجودت داره صاف صاف راه میره و زندگی میکنه. 
آره همین طوریه دقیقا! بچه دار شدن شبیه همه ی حرفای تکرارییه که همه ی مادرا به زبون آوردن از زمان اولین مادر دنیا!
و این باعث میشه آدم نسبت به وجود هر ناامنی هرچند کوچک، جزئی، توهمی حتی، واکنش نشون بده و ترس تو دلش بیفته.
انگار از یه جایی به بعد همه ی جمله های آدم با این عبارت شروع میشه: اصلا خودم به درک... بچه م چی؟!
این صدای مادر ازلی و ابدییه که درون من هم پایگاهی داره! برای مراقبت از همه ی بچه های دنیا.