د آخه نامرد... چرا یه بار نیومدی؟ من که اومدم چرا رفتی تو هفتا سوراخ، ها؟

چرا این حسرت کنجکاوانه رو به دلم گذاشتی؟ 

که پای ثابت خیالبافیام دیدن اتفاقی تو ، یه جای بیربط و غیر منتظره ی این دنیا باشه. بدون اینکه بشناسی منو چون من مطمئنم ممکن نیست بشناسی منو. ولی من برای شنیدن اسم تو هم گوشم تیزه.

که ببینمت و تماشات کنم و بفهمم چه جوری حرف میزنی چه جوری راه میری چه جوری میخندی و میخندونی.همین. و برم گم شم..