نیم ساعت پیش حس کردیم دمای بدنش نگران کننده تر از اینه که بذاریم بدون دارو بخوابه.. داشتم براش قصه میگفتم که برای پنجمین بار در همین امشب بخوابه (هی مبخوابید و پا میشد از گرفتگی بینی ) به میم اشاره کردم بره از کشو سرنگ برداره و داروی بچه رو بیاره بدیم بهش.
اومد تو تاریکی تو دستش سرنگ بود و من قصه گفتم و با کلی مکافات، تو یه لحظه محتوای سرنگو خالی کرد تو دهن بچه. بدش اومد و نازش کردیم و دلداریش دادیم و خوابید.
مشغول نوازشش بودم که میم گفت دو و نیم سی سی بود سرنگ. و خوابش برد.
یهو دلم شروع کرد مثل سیر و سرکه جوشیدن که نکنه زیاد بوده باشه دارو برا بچه. سرچ کردم و دیدم فقط از روی کاتالوگ دارو میتونم بفهمم. تا بچه خوابش عمیق شه تا مرز سکته رفتم.
پریدم تو آشپزخونه. جعبه دارو رو اوپن بود. خوندم نوشته بود به ازای هرکیلو وزن برای تب زیر ۳۹ درجه ۵ میلی گرم دارو... اول صفحه هم نوشته بود در هر قاشق مرباخوری ۱۰۰ میلی گرم دارو هست. سریع ضرب کردم دیدم باید یکم کمتر از یه قاشق مربا خوری بهش میدادیم. قلبم تند تند میزد. سرنگه رو آوردم پر دارو کردم و خالی کردم تو یه قاشق مربا خوری... یه ذره کمتر از یه قاشق بود...