تو رابطه م با نون کوچکم کم آوردم...

خیلیم کم آوردم! 

تو حیطه ی دسشویی، لباس پوشیدن، رفتارهای جدید خاصش، موندنش پیش مامان، خوابش! خوابش خوابش

و خیلی اذیتم. و خیلی مستاصل. و خیلی گیج... نمیدونم چیکار کنم. باید برم از آقای آ کمک بگیرم. یا کتابی بخونم. یا نمیدونم...

خودمم که پر از نگرانیم برای رساله ولی معمولا عصرا باهاش اوکیم... نمیدونم ولی ... احساس میکنم کنترلی روی رابطمون ندارم. یعنی هیچی روی رابطمون ندارم:/

یه جور حس بیگانگی... نمیدونم چی داره میشه طوری.