گوش شنوای خودم

  • حرف های من

جوانی کجایی...

۹۲/۱۲/۱۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
Nojan Jaan

نظرات (۱۳)

۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۰۰
ته خطی
چ خوشگلی شیطون....
منم خوشم از عکس گرفتن نمیاد اصلا چشام به لنز دوربین حساسه
تا نیگا میکنم چشام اب میریزه....
۱۹ اسفند ۹۲، ۰۰:۰۴
پاسخ:
ممنون.بودم البته!

آره دقیقا!!! منم از بچگی تا حالا همینطوریم!
۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۵
فاطمه گلی

ای جان!

همزادم.ولی شبیه نیستیم


۱۹ اسفند ۹۲، ۰۰:۰۴
پاسخ:
البته منم الان شبیهش نیستم:)
۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۸
chick engineer
من دیده بودنم اینو قبلن
خوشجله
آیکون [بوسه]
۱۹ اسفند ۹۲، ۰۰:۰۳
پاسخ:
آره یادته؟
ای جان هنوز دلت پیش آیکونای بلاگفاستا:)))
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۹
کافه چی

اخماشو...

:*

ولی من عاشق عکس گرفتنم هم بگیرم هم بگیرن :))))

 

(اقا چرا اینجا ایکون نداره؟ من نصف حرفامو با ایکون می زنم....)

 

۱۹ اسفند ۹۲، ۰۱:۱۷
پاسخ:
جذبه داشتم کافه چی :)

من دوست دارم بگیرم! فلاش دوربینو راستی دوست ندارم:دی

فک کنم تنها نقطه ضعفش همینه:(
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۳۲
chick engineer
عخس بزرگیه ساره رو دیدم
ولی تو نشون ندادی تجسم من از ماریا همین ماریا کوشولوهه
۱۹ اسفند ۹۲، ۰۱:۱۸
پاسخ:
خب چه جوری نشونت بدم؟
بگو نشونت بدم:دی
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۳۳
chick engineer
چشات حورالعینی هستا جل الخالق منم می خوام خخخخخخ
+هععععی دارندگی و برازندگی
۱۹ اسفند ۹۲، ۰۱:۱۸
پاسخ:
خواهر جان حورالعینی "بود"! الان دیگه نیست خخخخخخ
+ نچ نچ نچ!
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۲۳
کافه چی

یه نقطه ضعف دیگشم نظراتشه.

چرا این مدلی وامیشه :$

۱۹ اسفند ۹۲، ۰۱:۲۵
پاسخ:
چرا؟
چه مدلیه مگه؟
خب خواهر اگه پنلشو ببینی عاشقش میشی دیگه نقطه ضعفاشو نمیبینی!
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۴۴
کافه چی

واسه هر پست باید کامل وارد اون بشی تا بتونی نظر بدی . باز دوباره برگردی.

فعلنه که نمیتونم. مجالی نیس.

دیگه من برم.

:*

۱۹ اسفند ۹۲، ۰۱:۴۵
پاسخ:
آها راست میگی از اون نظرم سخته یه مقدار....:-D
قربانت خواهر.خوب بخوابی:-*
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۰۶
violet violet
آخی :-*
ماریا جونم خیلی خوجگله:) 1000ماشاا...
۱۹ اسفند ۹۲، ۱۰:۰۹
پاسخ:
عه وا لطف داری بنفش جان؛-)))
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۲۰
الهام
عزیزم چشارو.. :) اعصاب هم نداشتیا :)))) حالا من بچه بودم خوب عکس مینداختم بزرگ شدم همه ش لبخند محو میزنم و این طوریه که به نظر میاد همیشه بی اعصابم :))))
میبینم که همه از نبود آیکون ناراحتن، من از اون جایی که همیشه آیکونا رو رسم میکنم این کمبود رو احساس نمیکنم :دی
۱۹ اسفند ۹۲، ۱۱:۴۰
پاسخ:
آره!تازه عکسای خواهرمو ندیدی آدم وحشت میکنه:-D
بازم خوبه یه لبخند محو میزنی:D
عهههه خب پاشو بیا دیگه!میتونی همه مطالب وبتو منتقل کنی اینجا خب.
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۳
نگین
اخییییییی جانم چ مظلومه نیگاا
لامصب این مغنعه ها عقب نمیرف ک یا کله های ما بزرگ بود با این مغنعه ها تنگگگگگگگگ:))))
۱۹ اسفند ۹۲، ۱۴:۱۴
پاسخ:
مظلوووووم معصووووووم:-D
همینو بگو!! میکشیدیم عقب انگار یکی چنگ انداخته بود گردنمون:-P
۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۳
فآئزهـ
وای عزیزم..چقدر تغییر کردی الان.. :)
روزی ده دفعه اون عکسمونو نیگا میکنم... :*
۱۹ اسفند ۹۲، ۱۴:۲۰
پاسخ:
آره خودمم فکر میکنم خیلی تغییر کردم;-)
واااای فائزه گفتی!دلم تنگ شد برات اصلا:-*
۲۰ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۰۱
خانم مهندس
آخیییی.چه نازی:-*

چه چشمای مشکی داری.ماشاالله
۲۰ اسفند ۹۲، ۲۱:۱۳
پاسخ:
چشات ناز میبینه مهندس!
:-*
ایکاش مشکی بود:-D
گوش شنوای خودم
خلاصه آمار
آخرین مطلب
  • ۹۸/۱۰/۱۱
    کوه ها
  • ۹۸/۰۸/۰۹
    خواهش میکنم
  • ۹۸/۰۶/۲۳
    شهر ای قصه
  • ۹۸/۰۶/۱۴
    ما هیچ ما نگاه چند؟!
  • ۹۸/۰۶/۱۱
    رویا؟
  • ۹۸/۰۵/۲۷
    انواع
  • ۹۸/۰۵/۲۳
    در راستای قبلی
  • ۹۸/۰۴/۱۱
    آخر
  • ۹۸/۰۴/۰۶
    از به ذهن افتادن ها
  • ۹۸/۰۴/۰۴
    کتک کاری
قدرت گرفته از بلاگ بیان