خونه ی "ننه،بابزگ" هستیم... حیاط پر شقایقای رنگی،بوته های رز رنگارنگ و شب بو شده.بارون میزنه گاهی چند قطره.هوا خنکه.منو فرستادن اتاق بزرگه که بخوابم.صدای پرنده ها میاد...
در یک اقدام انتحاری میخوام امشب با بابا برم شمال.
به قول فرانی از قول سهیل رضایی، فرصت سفرو هیچ وقت نباید از دست دآد....
"ندارم بغضی از تقدیر
از این دوران دور و دیر
خدا میداند..."
+ یکشنبه بالاخره آلبوم "باران تویی" رو پیدا کردم.با تشکر از فاطمه گلی عزیزم برای پیشنهادش :)))